قضاوت اخلاقي
فرض کنيد بر روي پلي روي ريل راه آهن ايستادهايد و قطاري که کنترل خود را از دست داده، از دور ميآيد. روي ريل پنج کارگر بيخبر از همه جا مشغول کار هستند. تنها راه نجات دادن آنها اين است که مرد درشت هيکلي که رو به روي شما روي پل ايستاده است را هل بدهيد تا در مسير قطار قرار گيرد و آن را نگه دارد و قطعا هم با اين کار او ميميرد اما آن پنج نفر زنده ميمانند. چنين معمايي افراد را در معرض يک قضاوت اخلاقي قرار ميدهد که جواب مشخصا درستي ندارد.
اين معماها يا ديلماها، موقعيتيهايي را توصيف ميکنند که در يک سو سود جمعي بيشتر در مقابل تخلف از قوانين اخلاقي مورد قبول اکثريت قرار دارد، و در سوي ديگر تصميم در مورد انجام عملي است که سود بيشتر را از دست ميدهد ولي در ازاي آن از اصول اخلاقي پذيرفته شده، تخلف نميکند. زماني که اين دو با هم تعارض دارند، باعث ميشود تصميم گيرنده مجبور شود بين اين دو انتخاب کند.
نظريههاي سنتي روانشناسي اخلاق به ديدگاه کانت صحه ميگذارند که قضاوت اخلاقي را نتيجه تفکر آگاهانه براساس قوانيني اخلاقي ميدانست که به شکل قطبنماي اخلاقي دروني عمل ميکنند. در حالي که مطالعات جديد نشان ميدهند که قضاوت اخلاقي ميتواند شديدا تحت تاثير عوامل زمينهاي ظاهرا بيربط قرار گيرد. مثلا به مردم اگر قبل از قضاوت اخلاقي احساس انزجار تلقين شود، رفتارها را غيراخلاقيتر قضاوت ميکنند. در حاليکه تحريک عواطف مثبت تخلفات اخلاقي را گاهي قابل قبولتر ميسازد.
يکي از فرضيات جديد در اين باره اين است که شناخت اخلاقي از اثر متقابل دو نوع پردازش شناختي حاصل ميشود: يک نوع سريع، احساسي و خود به خود در برابر نوع کندتر، منطقي و تحت کنترل. اين دو چارچوب پردازشي هرکدام در ارتباط با نوعي خاصي از پردازش اخلاقي است. براساس اين چارچوب، قضاوت اخلاقي کنترل شده، با قضاوت اخلاقي نتيجهگرايانه در تعامل است (که اغلب به آن قضاوت کارکردگرايانه نيز ميگويند) که نوعي از قضاوت اخلاقي است که بر دستاورد تمرکز دارد و تلاش ميکند تا منفعت جمع را به حداکثر برساند. در مقابل، قضاوت اخلاقي احساسي، با قضاوت اخلاقي وظيفهگرايانه در ارتباط است. نوعي قضاوت اخلاقي که دستاورد را ناديده ميگيرد و هر عمل اخلاقي را براساس شايستگي اخلاقي ذاتي آن، قضاوت ميکند. مسير پردازشي اين دو در مغز متفاوت است و هرکدام مدار جداگانهاي دارند.
اما اخلاق فقط با ويژگيهاي شخصي ما هدايت نمي شود و بخش ديگر آن، چيزي است که فرهنگ يا جامعه تعريف ميکند. شناخت اخلاقي انسان توسط قوانين، رسوم و سنتها وضع شده است و چيزي که به عنوان اخلاق در نظر گرفته ميشود فقط عملکرد ادراک خودمان نيست بلکه محصولي است مابين سرشت اخلاقي خود و اقليم فرهنگيمان.
منبع: http://vidya.ir
معرفي کتاب
نام کتاب: روانشناسي رشد: فراگيري و آموزش زبان
سال نشر: پاييز 1397
انتشارات: فراانگيزش-مشهد مقدس
مؤلفان: مرتضي پردل، دکتر مجيد پاکدامن
تعداد صفحات: 317 ص
کاربرد: آموزشي دانشگاهي، عمومي
موضوع: اين کتاب موضوعات مختلفي در رابطه با زبان آموزي را شامل مي شود از جمله ساختار زبان ، ارکان زبان ، زبان و مغز ، زبان و حيوانات، .
افراد خوشبخت (يا کساني که به خوشبختي خود اذعان مي کنند) از ويژگي هاي زير برخوردارند:
1.همواره مي خواهند اين حس را با ديگران تقسيم کنند.
2.در مورد مسائل جزئي غر نمي زنند
3.لذت اتفاقات کوچک را درک کرده و آن ها را شيرين مي پندارند
4.به موفقيت مردم افتخار مي کنند
5.در لحظه زندگي مي کنند
6.همواره روابط سالمي را با ديگران برقرار مي کنند
7.هنگام فشارهاي روحي مي دانند چگونه به خود آرامش دهند
8.ديد متفاوتي نسبت به پول و مسائل مالي دارند
9.همواره قسمت پر ليوان را مي بينند
10.آنان اغلب يک خواهر دارند
11.پيدا کردن دوست هاي جديد براي آنان کار راحتي است
12.به اهدافشان دست يافته اند (در عين حال هدف هاي بيشتري را دنبال مي کنند)
13.به لبخند زدن عادت کرده اند
14.راحت مي خوابند.
منبع: http://namnak.com
آيا وقتي استرس داريد خريد ميکنيد؟ يا وقتي احساس شادي داريد؟
خريد کردن چه احساسي به شما ميدهد؟گاهي اوقات افراد به طور آگاهانه و يا ناآگاهانه و زماني که تحت فشار روحي و استرس قرار دارند، سعي ميکنند از خانه بيرون بروند و براي خودشان خريدهاي جزيي انجام دهند که از آن با عنوان «خريدکردن احساسي و عاطفي» ياد ميشود. اين کار به آنها احساس آرامشي ميدهد که تقريبا با کمتر کار يا فعاليت ديگري قابل مقايسه است.
در زمان استرس و فشار روحي، واکنشهاي افراد در هنگام خريد متفاوت است؛ برخي سعي ميکنند خود را به مواد خوراکي، چون شيريني و يا قهوه مهمان کنند. اين کار به بهبود روحيه و تسکين و کاهش فشار روي آنها منجر ميشود.
اين احساس آرامش اگر چه موقتي است، اما فرد ياد ميگيرد که در هنگام استرس چه چيزي و فعاليتي (از جمله خوردن حتي يک قهوه يا چاي يا نوشيدني و يا بستني و .) به آرامش فوري او مدد ميرساند.همچنين تحقيقات متعددي درباره تاثير مثبت خريدکردن روي روحيه، احساسات، عواطف و هيجانات ن انجام شده است. دکتر ليندستروم روانشناس درباره تاثيرات هيجاني خريدکردن در ن معتقد است: خريدکردن منجر به احساس شادي و آرامش در ن ميشود.
وقتي ن لباسي را در فروشگاه پرو ميکنند در عمل به آزادشدن تقويتکنندههاي روحي در بدن کمک ميکنند و سبب ميشوند تا انتقال دهندههاي عصبي دوپامين در خون آزاد شوند.همچنين محققين در دانشگاه استنفورد کاليفرنيا (2008) دريافتند وقتي تصاوير کالايي را که ميخواهيد بخريد مشاهده ميکنيد، منطقهاي از مغز شما با گيرندههاي دوپامين فعال ميشود. گيرندههاي دوپامين زماني فعال ميشوند که فرد احساس هيجان و يا چالش را تجربه کند. حتي فرد ميتواند با خوردن يک شيريني اين احساس را در وجود خود بيدار ساخته و به آن رهايي لحظهاي برسد.
منبع: www.migna.ir
آزمون هاي فردي و گروهي
صرف نظر از نوع آزمون (کارآيي ، شخصيت ، سرعت و قدرت) آزموني که فقط يک نفر آزمودني را در يک زمان معين آزمون کند آزمون فردي است. در آزمون فردي آزمونگر هر آزمون را براي هر فرد به صورت جداگانه يادداشت مي کند. آزمون هوشي وکسلر (Wechsler Intelligence Test) آزمون دور شاخ (Rorshach Test) نمونههايي از آزمونهاي فردي هستند.
از سوي ديگر آزموني که در هر جلسه در مورد گروهي از افراد قابل اجرا است آزمون گروهي ناميده ميشود. در آزمونهاي گروهي تعداد آزمونشوندگان بيش از 2 نفر است و همه آنها همزمان به يک آزمون پاسخ ميدهند. از آزمونهاي گروهي معمولاً در نظام آموزشي(مخصوصا آموزش و پرورش)، امور استخدامي، صنايع، ارتش و خدمات نظامي استفاده ميشود. مانند آزمون هوشي ريون (Raven Intelligence Test) .
** تفاوت آزمون هاي فردي و گروهي **
1) در آزمون هاي گروهي،از آنجا که آزمودنيها در يک ساعت معين تحت آزمايش قرار مي گيرند، همة دستورالعملهاي يکسان را دريافت مي کنند. ولي در آزمون هاي فردي، زمان زيادي صرف مي شود.
2) در آزمون هاي گروهي موقعيت آزمايش يکنواخت مي باشد ولي در آزمون هاي فردي ممکن است اينگونه نباشد.
3) در آزمون هاي گروهي ومي ندارد که اجراکنندة اين آزمونها تخصص داشته باشد.
4) در آزمون هاي گروهي نمره گذاري در مجموع بسيار ساده، سريع و عيني انجام مي گيرد و در بسياري از موارد سعي مي شود پاسخ ها را با ماشين تصحيح کنند برعکس در آزمون هاي فردي، نمره گذاري سخت تر و کندتر اتفاق مي افتد.
5) تهيه فرمهاي موازي آزمون هاي گروهي به پيچيدگي تهيه فرمهاي موازي آزمون هاي فردي نيست.
6) آزمون هاي گروهي از نظر هزينه نسبت به آزمون هاي فردي مقرون به صرفه مي باشد.
7) آزمون هاي فردي نسبت به آزمون هاي گروهي دقيق تر مي باشد زيرا بصورت باليني انجام شده و فرد مي تواند رفتارها، سلايق، باورها، ادراک و نگرش هاي فرد را ديده و يادداشت کند.
8) در آزمون هاي فردي بر عکس آزمون هاي گروهي امکان رونويسي و تقلب وجود ندارد و امکان افشا و انتشار آزمون کاهش مي يابد.
9) در آزمون هاي فردي در صورتي که قسمتي از پاسخ مبهم بود مي توان آن را روشن کرد.
کتاب
عيب يابي و تعمير کامپيوتر
چاپ: شاملو-مشهد
تعداد صفحه: 600
موضوع: از جمله مواردي که در اين کتاب ذکر شده است عيوب مربوط به سيستم عامل،مانيتور،هارد،مادربرد،کارت صدا و . مي باشد. در ادامه معرفي اين عيوب به راههاي مرتفع کردن آنها نيز پرداخته شده است. در انتهاي اين کتاب به مشکلات ايجاد شده در برقراري ارتباط اينترنتي و خطاهاي مختلف بوجود آمده در سيستم اشاره شده است
1- جان لاک:
- قرن 17/ انگلستان
- معتقد بود ذهن کودک مانند لوح سفيدي است که هيچ چيز بر آن نگاشته نشده. کودک ذاتا شرور نيست و در سرنوشت خود نقش کمي دارد.
- معتقد بود والدين مربيان منطقي هستند.
- معتقد بود رشد، فرايندي پيوسته است.
- او مدافع تربيت کودکان بود. ديدگاه او باعث شد خشونت بر کودکان به مهرباني تبديل شود.
- او پيرو مکتب تجربه گرايي بود.
- او از تأثيرگذارترين انديشمندان عصر روشنگري شمرده ميشود. نوشتههاي او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسياري از انديشوران اسکاتلندي و انقلابيون آمريکائي اثرگذار بود.
2- ژان ژاک روسو:
- قرن 18 / سوئيس
- معتقد بود ذهن کودک مانند لوح سفيدي نيست. کودکان وحشي هاي بزرگواري هستند که ذاتا خوب هستند و براي رشد منظم برنامه فطري دارند.
- معتقد بود آموزش بزرگسالان به درک اخلاقي کودک لطمه مي زند. فرد در جريان رشد خود فعال تر است.
- فلسفه روسو، فلسفه کودک مدار بود.
- معتقد بود رشد، ناپيوسته و مرحله بندي شده است و طبيعت آنرا برنامه ريزي مي کند.
- روسو تلاش ميکند، نوعي هماهنگي ميان آزادي فردي و جمعي ايجاد نمايد. وي اين کار را در اثر معروف خود "قرارداد اجتماعي" که در سال 1762 ميلادي نوشته شد، انجام ميدهد.
درباره این سایت